بیمه مرکزی جمهوری اسلامی ایران به تازگی تدوین نهایی “سند توسعه فرهنگ بیمه” را در دستور کار قرار داده است. سندی که با هدفی درست طراحی شده، اما اشکالات قابل توجهی هم دارد.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری بانک و بیمه، این سند که در اداره کل روابط عمومی بیمه مرکزی به تصویب رسیده و در حال بهینه سازی است، توسط تیم تحقیق تهیه و در راستای تحقق راهبرد اول سند چشم انداز صنعت بیمه در افق ۱۴۰۴ و به منظور افزایش ضریب نفوذ بیمه و افزایش تعداد بیمهنامههای اختیاری (غیر اجباری) ارائه شده است.
فارغ از این که این سند چگونه و با چه سبک و سیاقی تهیه شده، اما بخشی از محتوای آن نشان میدهد که دست کم مطالعاتی بر روی نمونههای مشابه قبلی که با نام فرهنگسازی انجام شده، صورت نگرفته است. رسانهها به خوبی به یاد دارند که در دولت پیشین،زمانی که فردی کاملا ناآشنا با موضوع بیمه در راس بیمه مرکزی قرار گرفت با نام فرهنگسازی بیمه چه اقداماتی در این راستا انجام شد.
بیسابقهترین این اقدامات، درست در اواخر دولت گذشته صورت گرفت. در آن زمان بود که ناگهان سطح شهر تهران با بیلبوردهای بزرگ که چند پیام کوتاه تبلیغاتی در زمینه بیمه را یادآوری میکرد، پر شد و البته مشخص نشد که این هزینه هنگفت تا چه اندازه بر فرهنگ بیمه کشور موثر بوده است.
آن اقدامات البته بیهدف انجام شد و کسی هم میزان اثرگذاری آن را اندازهگیری نکرد، اما در آن چه “سند توسعه فرهنگ بیمه” نامیده شده، سطح اقدامات بسیار گستردهتر است.
ارسال پیامک انبوه، برگزاری مسابقه پیامکی، طراحی CD مالتی مدیا، ایجاد باشگاه بیمهگذاران و بیمهگران (Customer Club)،حمایت غیرمستقیم از وبلاگهای بیمه و وبسایتهای بیمهای و راهاندازی صفحه مخصوص کودکان در پرتال بیمه مرکزی تنها بخشی از این سند است.
تهیه کتاب و سرگرمی بیمه کودک و نوجوان، گنجاندن مفاهیم بیمه ای در کتب درسی، تدوین بولتن خبری، تهیه کتاب اتوبوس بیمهای، کتاب مترو بیمهای، کتاب جدول بیمهای و تبلیغات روزنامهای نیز از دیگر اقداماتی است که در این سند دیده شده است.
نمونههای مشابه این اقدامات در بخشهای مختلف دیگر کشور هم انجام شده است. پلیس، آتش نشانی، بورس و حوزههای مرتبط با انرژی بارها چنین اقداماتی را انجام دادهاند. در حال حاضر که مصرف برق کشور به اوج خود رسیده، وزارت نیرو با همکاری صداوسیما برنامههای پرهزینه و طولانی مدتی را با هدف کاهش مصرف برق و ترویج مصرف بهینه پخش میکند.
مدتها پیش که شاخص بورس هر روز صعودهای خوبی را تجربه می کرد، سازمان بورس با همکاری صداوسیما برنامههای متعددی برای تشویق مردم به سرمایهگذاری در بورس تهیه و پخش کرد. با این حال همه این نوع فرهنگسازیها تاثیر چندانی بر مصرف بهینه نداشت.
آن طور که اطلاعات دریافتی نشان میدهد، مصرف برق در کشور به طرز بیسابقهای افزایش یافته است. مصرف بنزین با وجود اطلاعرسانیهای فراوان و حتی آلودگیهای محیطی ایجاد شده به طور پیوسته در حال افزایش است و تلاش برای اطلاعرسانی به مردم نسبت به لزوم حضور آگاهانه در بازار سرمایه چندان اثری نداشته است، به طوری که سقوط شاخص بسیاری از سهامداران خرد را با شکستهای بزرگ مواجه کرد.
بخش دیگری از “سند توسعه فرهنگ بیمه” به استفاده از ابزار رسانه مرتبط است. در این بخش اقداماتی مانند داشتن ستون ثابت بیمه در مطبوعات و رسانههای کشور، انتشار کتابهای گنجینه بیمهای، اهدای کتب بیمه ای به کتابخانه های عمومی و دانشگاهی، تدوین فرهنگنامه بیمه و ایجاد خبرگزاری مستقل بیمه در نظر گرفته شده است.
واقعیت این است که فرهنگ مطالعه در کشور ما بسیار پایین است. حتی گفته شده که میانگین مطالعه یک ایرانی در طول سال از ۲۰ دقیقه تجاوز نمیکند. همین روند باعث شده که تیراژ ۱۰۰۰ جلد برای یک کتاب در کشور ما به عددی قابل قبول تبدیل شده است.
در چنین شرایطی سرمایهگذاری بر روی انتشار کتاب چه توجیهی دارد؟ از سوی دیگر واقعا تیراژ همه روزنامههای کشور در مجموع چقدر است که در آنها داشتن ستونی با عنوان بیمه بتواند به فرهنگسازی منجر شود؟همچنین با وجود تعداد قابل توجهی رسانه مکتوب و دیجیتال در کشور، راهاندازی خبرگزاری مستقل بیمه تا چه اندازه میتواند مورد توجه قرار بگیرد؟ آیا واقعا مخاطب عام با این اقدامات به موضوع بیمه توجه خواهد کرد؟
ساخت سریال، برنامه های تلویزیونی، برنامه های رادیویی، فیلم های سینمایی و حتی تولید سرودهای بیمهای نیز از اقداماتی است که در “سند توسعه فرهنگ بیمه” به آنها اشاره شده است. در دو دوره قبل مدیریت بیمه مرکزی، سرود بیمه ساخته شد. با این حال مدیر بعدی به شدت بر محتوای این سرود تاخت و خواست که این سورد با شکل و شمایل تازهای تهیه شود. این روند نشان داد که چنین اقداماتی تا چه اندازه متاثر از نظر افراد است و به یک برنامه بلند مدت وابسته نیست.
برخی مخاطبان به یاد دارند که چندین سال پیش یک تیزر تلویزیونی آهنگین با ترجیع بند «بیمه کند حمایت» از تلویزیون پخش میشد و قصد داشت مردم را به خرید انواع بیمهنامه ترغیب کند. با این حال باید بررسی کرد و دید چنین کاراکتری چقدر توانست بر رغبت مردم به بیمهها اثرگذار باشد؟ به هر حال در “سند توسعه فرهنگ بیمه” طراحی شخصیت بیمهای (مانند بابا برقی) به منظور استفاده در تبلیغات گنجانده شده است.
تبلیغات محیطی، برگزاری جشنواره بیمه در رسانه، تهیه تقویم مناسبتی مربوط به مناسبتهای بیمه، برگزاری همایش سالانه فرهنگ بیمهای در کشور، جشنواره عکس و کاریکاتور بیمه، برگزاری سمینار مدیران روابط عمومی، برگزاری نمایشگاه کتاب یاچاپ تمبر اختصاصی در هفته بیمه همه ایدههایی است که میتوان در حوزه فرهنگسازی از آنها بهره برد، اما واقعیت این است که این اقدامات نباید لحظهای باشند.
همچنین تجربه نشان داده در ایران فرهنگسازی به تنهایی پاسخگو نیست. آنچه نیروی انتظامی در جریان کاهش حوادث جادهای انجام داد، یک مثال عینی و دقیق است. ناجا در این اقدام همزمان با ساخت انیمیشنهای پربازدید، اقدامات تنبیهی خود را نیز شدت داد. در واقع یک اقدام دو سویه تشویقی- تنبیهی توانست در مدت کوتاهی علاوه بر بهبود فرهنگ رانندگی، به میزان قابل توجهی از تعداد کشتهشدگان سوانح بکاهد.
نکته آخر این که واقعا در حوزه فرهنگسازی چگونه امکان سنجش اثربخشی اقدامات وجود دارد؟ به عنوان مثال چه کسی میتواند بسنجد حجم گستردهای از کتابهای بیمهای کودکان که مدتی پیش در بیمه مرکزی منتشر شد تا چه اندازه اثربخشی داشته است؟ اصولا حجم گسترده تبلیغاتی که اواخر دوره گذشته مدیریت بیمه مرکزی در سطح شهر دیده شد، چقدر بر حجم حق بیمه تولیدی شرکتها اثر گذاشت؟
آیا این اقدامات توانست بخش کوچکی از زیان شرکتهای بیمه را جبران کند؟ بیمه یک اقدام تعاملی است. تا زمانی که شرکتهای بیمه به درستی خسارت مردم را نپردازند، هیچ اقدام تبلیغی و به ظاهر فرهنگسازی نمیتواند مردم را به خرید بیمهنامه ترغیب کند.
کد خبر: 439
با تشکر از نویسنده این نقد.
با وجود اینکه متن فوق و نوشتار آن از نظر اینجانب تا حدود بسیار زیادی صحت دارد و شاید پرداختن زیاد به بحث انتشارات، تبلیغات، ساخت فیلم و … جز تحمیل هزینه بیشتر بر این صنعت کارکرد دیگری نداشته باشد اما انتقادهایی نیز بر آن وارد است از جمله اینکه فرهنگ سازی امری است بلند مدت و به خصوص در مورد فرهنگ سازی در رده سنی کودکان نمیتوان به این زودیها انتظار اثربخشی و افزایش حجم حق بیمه تولیدی شرکتها را داشت.